به مصطفی گفتند تو محافظ احتیاج نداری هر روز صبح یکبار «آیت الکرسی » بخوان
برخی میگفتند خود آقا مصطفی محافظ نپذیرفتهاند؟
مادر شهید: نخیر. من به خاطر حفظ آبروی نظام گفتم که نپذیرفته بود و الان میگویم که برایش محافظ نگذاشته بودند و خودشان هم میدانند که این کار را نکردهاند.
پدرشهید: چند روز قبل از شهادت، مصطفی میرود پیش یکی از آقایان حفاظت و میگوید همین روزها بچهها را میزنند، من هیچ، ولی برای بقیه محافظ بگذارید. آن آقا هم میگوید برای بچهها یک فکری میکنیم ولی شما هر صبح که از خانه بیرون میآیی یک آیت الکرسی بخوان. یعنی چی؟ یعنی دروغ میگویی و بزرگ نمایی میکنی.
ما به دو دلیل نخواستیم این مسئله افشا شود. یکی به خاطر آبروی نظام جمهوری اسلامی بود. اما آن آقا چرا باید مسامحه کاری کند؟ همین الان آقای صالحی میگوید ما تهدیدات دشمن را جدی حساب نکرده ایم. اولین شهید را به شهادت رساندند خب بله. دومی را هم نباید جدی بگیریم؟ سومی را هم نباید جدی بگیریم؟ تا اینکه ۵ تا از بچههای ما را شهید کنند؟
مادرشهید: حفاظت سازمان وظیفه داشته که برای بچهها محافظ بگذارد که اینکار را نکرده است. مسئله این است که ما هیچ چیز این دنیا را نمیخواهیم و سر خون بچه مان با هیچ کسی شوخی نداریم. ولی به خاطر حفظ آبروی نظام، به خاطر ولایتمدار بودن مصطفی و خانوادهاش، از هیچ کسی شکایت نکردیم و اعتراض نکردیم و اجازه هم دادیم بیایند و فیلم و خبر تهیه کنند. ولی متأسفانه اینها از صبوری ما سوء استفاده کردند. واقعیت این نیست که مصطفی محافظ نمیخواسته، واقعیت این است که رئیس وقت حفاظت سازمان برای مصطفی محافظ نگذاشته بود.

ادامه مطلب...